Tuesday 17 April 2007

لابی گری هنری که همه همجنسگرایان باید آن را بخوبی یاد بگیرند

برگرفته از شماره 8 مجله ماها
تا حالا شده که در مجله یا روزنامه یا سایتی مطلب بدی در باره همجنسگرایی یا همجنسگرایان خوانده اید که شما را عصبانی کرده و بلافاصله به سردبیر آن مجله/ روزنامه یا مسئول سایت نامه و یا ایمیل ارسال کرده اید و در آن به مطلب ایشان اعتراض و واقعیت را توضیح داده اید؟ تا حالا شده که در جریان انتخابات به کاندیدایی نامه نوشته اید و یا در سایت ایشان کامنت گذاشته اید که چرا در باره حقوق همجنسگرایان حرفی نمی زند؟ یا گفته اید که اگر از حقوق همجنسگرایان بطور علنی دفاع کند شما به او رای می دهید؟
اگر این کارها را کرده اید اسم آن را چی می گذارید؟ این همان لوبی یا لابی کردن است.
کلمه لوبی
) در فرهنگ لغت انگلیسی / فارسی به لابی ، نفوذ کردن در Lobby(
نظام قانون گذاری و سخنرانی و تبلیغات در رابطه با نمایندگان مجالس قانون گذاری معنی شده اما این معنی ناقص است.
لوبی کردن در واقع به عمل فرد یا گروهی اطلاق می شود که با دلیل و برهان (و اشکال گوناگون دیگر) سعی می کنند تا بر قانون گذاران تاثیر گذاشته و نظر آنها را به رد یا تصویب لایحه ای خاص و منطبق با منافع خودشان جلب کنند.
واژه لوبی در قرن 17 میلادی در انگلستان مرسوم شد؛ در دوره ای که مردم برای ملاقات و بیان نظرات خود به نمایندگان انتخابی در سالنی در بیرون محوطه قانونگذاری( مجلس) منتظر می مانند. این سالن انتظار لوبی نام داشت و بمرور کسانی که در این سالن منتظر ملاقات می مانند را لوبیست نامیدند و عمل آنها را لوبی کردن.
لوبی کردن میتواند ارسال یک نامه یا ایمیل به فرد یا حزب یا گروهی باشد بدون آنکه طرف از اینکار خود با دیگران حرفی بزند یا ممکن است گاهی در شرایطی خاص لوبی گران به این نتیجه برسند که برای وارد کردن فشار بیشتر به ارگان یا مقام مورد نظر باید علنی حرکت کرد مثلآ انتشار نامه سرگشاده، یا تظاهرات و ....
امروزه لوبیگری تنها به ملاقات با (و تاثیر گذاری بر) نمایندگان مجاس ختم نمی شود. هر کسی در هر سطحی میتواند نظرات و ایده های خود را به اشکال گوناگونی به افراد، سازمانها و ارگانهای مورد نظر خود برساند و در جهت جلب موافقت آنها یا تعدیل روش برخورد آنها فعالیت کند. حتی ممکن است نمایندگان دولتی در رابطه با دولت دیگری دست به لوبی گری بزنند مثلآ دولت ایران برای تعدیل نظر آمریکا نمایندگان یا طرفداران خود در آمریکا را به لوبی کردن تشویق کند. یا مثلآ ممکن است چند نفر از اعضا حزب یا گروهی همجنسگرا باشند و میخواهند کاری کنند که حزب آنها در رابطه با همجنسگرایی موضع مثبتی اختیار کند و بطور علنی از حقوق همجنسگرایان دفاع نماید؛ پس به اشکال گوناگون از جمله ارسال نامه یا ایمیل یا سخنرانی علنی در جلسات گروه/ حزب خود این درخواست خود را مطرح می کنند (( چه بصورت علنی و اعلام گرایش شخصی خود و چه بدون آنکه گرایش خود را علنی کنند).
لوبی کردن ( لابیگری) جرم نیست و عملی است قانونی. نیروها و گروههای مختلف اجتماعی معمولآ گروههای لوبیست خاص خود را دارند که سعی می کنند نظرات و دیدگاههای همسو و هم جهت منافع اجتماعی خود را در سطوح مختلف جامعه جا بیندازند.
همجنسگرایان بخصوص در غرب از اهرم لابی گری در جهت خنثی کردن افکار منفی در مورد حقوق خود و جلب نظر رسانه های ارتباط جمعی، نمایندگان انتخابی، گروههای سیاسی مختلف، مراکز مذهبی، گروه های حقوق بشری و دیگر گروههای فعال اجتماعی استفاده زیادی کرده اند و لابی گری را به اهرم مؤثری برای طرح مسائل خود تبدیل کرده اند. آنها با اینکار خود
نه تنها نظر قانون گذاران رابه اهمیت رعایت حقوق همجنسگرایان جلب می کنند بلکه در سطح اجتماع هم سعی می کنند بر گردانندگان نشریات و روزنامها، سایتها، تحلیلگران مسائل اجتماعی و حتی جنبش های موجود دیگر در جامعه تاثیر گذاشته و آنها را به دفاع از حقوق خود متقاعد کنند و با این روش مسائل خود را از حالت زیر زمینی به در آورده، به سطح جامعه منتقل می کنند و افکار عمومی را متوجه خود می سازند.
شرایط کشور ما برای لوبی کردن هموار است و زمینه ها برای لابیگری هم زیادند.
قانون مجازات اسلامی را خوانده اید؟ مواد 118 تا 130 آن در باره مجازات همجنسگرایان است. هر کسی می تواند نامه ای در اعتراض به این قانون نوشته و به نماینده حوزه انتخابی خودش در مجلس ارسال و رونوشت آن را به رئیس جمهور، رئیس مجلس، قوه قضائیه و چندین روزنامه ارسال کند. یا میتوان مطلبی علمی در باره همجنسگرایی تهیه و برای چاپ به تعدادی از مجلات و روزنامه ها ارسال کرد، یا در وبلاگها ی مختلف هتروسکشوالها در باره اهمیت رعایت حقوق همجنسگرایان کامنت گذاشت، یا مجلات و وبلاگهای همجنسگرایان را معرفی کرد و آدرس آنها را نوشت، یا مثل دوستی که یک نسخه کامل ماها را پرینت کرده و به آدرس چند نفر در محل خود ارسال کرده بود ، یا نوشتن ایمیل و نامه به روزنامه ها و سایتها که چرا در باره همجنسگرایی مطلبی نمی نویسند، یا اگر در یک سایت خارجی مطلب جالبی در مورد همجنسگرایی خواندید لینک آن را به تعدادی از دوستان یا روزنامه ها و... ارسال کنید.
دست زدن به چنین کاری بدان معنا نیست که بلافاصله قانون مجازات همجنسگرایان را لغو می کنند یا فلان روزنامه نامه شما را چاپ می کند، نه اینقدر خوش خیال نباشیم اما ادامه پیگیر و مرتب چنین کاری اگر توسط تعداد هر چه بیشتری از افراد در طول مدت زمانی طولانی صورت بگیرد بدون شک تاثیر خود را خواهد داشت و حداقل ذهنها را متوجه وجود و حضور و دادخواهی ما خواهد کرد. لوبی کردن هزینه مالی چندانی ندارد اما اراده قوی ، ادامه کاری و صرف وقت و پشتکار شرط آن است .
برای ارسال ایمیل و یا نامه توجه داشته باشید که اگر نوشتن نام و آدرس شخصی برایتان امکان ندارد میتوان با نام مستعار اینکار را کرد یا حتی ایمیلی مخصوص اینگونه کارها تهیه کرد. یادتان باشد که نامه و ایمیلها بصورت صحیح، با منطق و حالت رسمی و جدی باشند و خالی ازغلط های املایی و انشایی. اصلآ میتوان وبلاگی مخصوص لوبیست های همجنسگرا تشکیل داد یا یک گروه مخصوص اینکار در یاهو درست کرد یا با کمک چند نفر از دوستان نزدیک خود چنین گروهی را درست کرده و مسئولان و روزنامه ها و سایتها را نامه باران کرد. ما بنوبه خود حاضریم نتیجه اینگونه فعالیتهای شما را در مجله منعکس کنیم تا دوستان دیگر هم در جریان یاشند و از تجربیات شما بیاموزند. یا متن نامه های شما را در اختیار دیگر دوستان قرار دهیم. اگر هم برای تهیه متن مشکل دارید می توانیم با شما همفکری کنیم.
برای نمونه برنامه دوازده ماده ای معین در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر را خواندید اگر جواب آری است وقتی ماده مربوط به مسئله " احترام به سبک های مختلف زندگی" را در آن دیدید چه احساسی به شما دست داد؟ وقتی اکبر گنجی در زندان و در حال اعتصاب غذا نامه بیانیه مانند می نویسد و در آن " احترام به روش های مختلف زندگی" را می گنجاند آیا آنتن های شما تیز می شود؟ اگر باز جواب آری است یعنی شما شاخک تیزی دارید و از قابلیت لوبیست شدن برخوردارید. مانند آن دوستی که به سایت معین مراجعه کرده بود و چندین پیام از طرف همجنسگرایان برایش گذاشته بود و نوشته بود که بشرطی به معین رای می دهد که مسئله " احترام به سبک های مختلف زندگی" را بازتر کند و اهمیت رعایت حقوق همجنسگرایان را هم بشکلی مطرح کند. یا همین دوست که در جریان حرکت اعتراضی برا آزادی اکبر گنجی از زندان شرکت کرده و دلیلش را همین اشاره گنجی به " احترام به روش های مختلف زندگی" عنوان کرده بود. چنین شخصی آگاه است، منافع خود را می داند و متوجه این هست که چه کسانی بطور بالقوه امکان این را دارند که اگر فرصتی پیش آید مسائل و حقوق او را مطرح خواهند کرد. پس از همین امروز با حمایت از آنها نشان می دهد که شمه اش تیز است، از امروز بذر می کارد که فردا نتیجه بگیرد. یا میتوان در گروههای مختلف حقوق بشری، گروههای طرفدار لغو قانون اعدام و... عضو شد و فعالیت کرد و به موقع موضوع تلاش برای لغو اعدام همجنسگرایان و یا اینکه حقوق بشر باید شامل دفاع از حقوق همجنسگرایان هم بشود را وارد برنامه های آنها کرد.
یک لوبیست شمه تیز و قوی دارد. حرفهای تو لفافه دیگران را می فهمد، از دانش و آگاهی اجتماعی و سیاسی کافی برخوردار است و می داند کی، کجا و چطور حرف خود را به گوش بقیه برساند. یک لوبیست اراده دارد، با شهامت است و قادر است یک تنه برای اهداف خود کار کند و حتی بعنوان مبتکرو رهبر، یک گروه یا جمعی از افراد همفکر را دور خود جمع کرده و آنها را برای دست زدن به یک کار مشترک در جهت منافع مشترک قانع کند. یک لوبیست دلسرد نمی شود، از امکانات موجود نهایت استفاده را بعمل می آورد. او تنها تاریکی تونل را نمی بیند بلکه نور بعد از تونل را هم می بیند و امیدوار است.
یک لوبیست نمی گوید " بابا تو این مملکت چیزی درست نمی شود". او به کوشش و تلاش و نتیجه معتقد است و می داند که من اگر برخیزم تو اگر برخیزی.... و به سهم خود برمی خیزد.
گاهی ممکن است ایجاد یک گروه علنی برای حقوق همجنسگرایان با سدها و موانع زیادی مواجه باشد. در چنین شرایطی یک لوبیست میتواند گروه پوششی درست کند و تحت نام مناسب دیگری گروهی تشکیل دهد و فعالیت کند و به موقع و سر فرصت مسائل همجنسگرایان را هم وارد برنامه های خود کند، حتی بدون آنکه مسائل شخصی خود و یا اهداف واقعی گروه خود را علنآ اعلام کند.
خود شما دوست عزیز که این مطلب را می خوانی تا چه اندازه از استعداد و هنر لابیگری برخوردار هستی؟ نمی دانی؟ این گوی و این میدان: کلی روزنامه و مجله در کشور منتشر می شود. برایشان نامه بنویس، ماها را برایشان پست کن، مشکلات و مسائل شخصی خودت را برای تعداد زیادی از آنها ارسال کن، به سایتهای مختلف سر بزن و کامنت بگذارو يا به نمایندگان در سطوح مختلف نامه بنویس، در جریان اخبار و حوادث و اتفاقات جامعه قرار بگیر و از کسانی که فکر می کنی امکان و توان این را دارند که اگر روزی بقدرت برسند ممکن است وضع ما بهتر بشود، حمایت کن و حمایت خود را بعنوان یک همجنسگرا بگوش آنها برسان. در دانشگاه و مدرسه جلسات و کنفرانسهای مختلفی میتوان برگزار کرد و در مورد موضوعات مختلف سخنرانی کرد؛ میتوان موضوع جنسیت و گرایشات جنسی را هم به موضوعات اینگونه کنفرانسها اضافه کرد. اما توجه داشته باشید که خود شما باید از دانش و آگاهی کافی در باره این موضوع برخورداید. و در آخر مهم اینکه همه ما بی تفاوت نباشیم و در هر جا و رده ای که هستیم به سهم خودت هر چه میتوانیم در به سطح جامعه آوردن حقوق همجنسگرایان تلاش کنیم. موفق باشید.

No comments: